حدود یک ماهی میشه که یه فیلم درست حسابی ندیدم.40صفحه کتاب غیر درسی به زور خوندم .خستگی فیزیکی روزهارا با خواب میشه درمون کرد اما خستگی روحی ماحصل از هم نشینی باربات ها را چه میشه کرد .یه وقتایی میگم که درسته که ربات ها با هدف اسون کردن زندگیمون ساخته میشن ولی بعضی هامون که حتی از سر نیازهامون که شده با بقیه لینک برقرار میکنیم که تو اون عصر رباتیک دیگه خداراهم بنده نیسیم و انسان این موجود اجتماعی تبدیل میشه به یه موجود منزوی و غمگین و تنهاااا و تنهاییی سخته .تنهایی غم انگیزه. فیلم های زیادی دیدم که عصر رباتیک اینده را با همه این مشکلات و رفاه جوامع را ترسیم کردن و الحق و انصاف بعضی واقعا خوب ترسیم کردن.
اما حرفی که میخوام بزنم اینجاست یه موقعی روند پیشرفت رباتیک به سمت ربات های خانگی و هرگونه رباتی بودکه نیازهای فردی انسان را برطرف و یا حتی المقدور اسونش کنه اما به نظر این روند الان متفاوت شده و رویکرد به سمت ربات هایی که انسان هارا همچنان داخل اجتماع نگه میداره و تجربه های پتفاوت را براشون لذت بخش تر میکنه و این روندی که به نظرم پیروز میشه چون ما ذاتا موجودات اجتماعی هسیم .همینه که مجازات به زندان ختم میشه جایی که جدا میشی از اجتماع(هرچند یه اجتماع کوچک در زندان هست ولی خب...) همین که بدترین شکنجه ها سلول انفرادیه .
همینه که ما به جوامع حقیقی(منظورم شخص های حقیقی . با نام و نشون .شخص های مادی یا بعضا رفتگان معنوی)راضی نشدیم و جوامع مجازی ساختیم .ما از یه اختراع جنگی (اینترنت اولین بار توسط دولت امریکا برای ارتباطات جنگی پدید اومد.چیزی که تازیخچشو تو دبیرستان خوندیم هممون) شبکه ها و جوامع مجازی را خلق کردیم تا تنها نباشیم تا در ارتباط باشیم تا همیشه و همه جا connectباشیم و این روندی که داریم گسترشش میدیم پس به نظرم این اینده ای که در عصر رباتیک. انتظار ما را میکشه
پ.ن وبلاگ نویسی دوست داشتنی ترین این جوامع مجازی .یه جورایی شبیه یونان قدیم که هر نفری وایمیساد و از دینش اعتقادش دستاوردهای علمی چیزهای متفاوت حرف میزد و عده ای مستمع به دور اون جمع میشدند .اینجا تربیون این مجازستان است و من خورشید از رادیو خرت و پرت باش ما سخن میگویم .
پ.ن به فرزندانمان خوب شنیدن را بیاموزیم
پ.ن به فرزندانمان اما بیاموزیم همه انچه را شنیدن قبول نکنند