میرخان:عقلای ما دروغ می گفتند. تو خردمندی. تو از این کتاب زندگی آموختی. چرا بگویم نه؟ این همان دمِ شهرزاد است که قصه میگفت!و تمام این مدت همانم که بودم. مردی که از عقلا می گوید و نه از عقل خودش.

"شب هزار و یکم" نام دومین نمایشنامه ای است که از بهرام بیضایی میخوانم. 3روایت از 1001شب. خوندنش لذت بخش بود. اولین پرده جذاب تر از 2تای دیگر بود و تیغ انتقاد تندتری داشت. از ضحاک گفته بود . ضحاک روایت تقریبا همه ی سردمدارهای حکومت ها بوده. ضحاک هایی که ماربردوش مغز جوان های پاک را میخوردند.

بیضایی توی مجلس ضربت زنی هم انتقاد خوبی کرده بود به بت پرستی به بت سازی . یه چیزی اگه خوبه اونقدررر میبریپش بالا و بت میسازیم ازش که اونموقع ابراهیمی باید ظهور کنه و بت بشکنه.