سخنرانی نامجو در UBC را که دیدم؛ آنقدر زاویه نگاهش به موضوع برایم جذاب بود که وسوسه شدم یک مقاله بنویسم به همین سبک با عنوان «در رد و تمنای صنعتی»، صنعتی اینجا مجاز از دانشگاه لعنتی مان است که حسم  نسبت به این لعنتی صنعتی اصفهان، عشق و نفرت توامان است.

پی نوشت1: اگر فرصت یک ساعت و 10دقیقه، یاوه شنیدن و لذت بردن پیدا کردید، با جستجوی عنوان مقاله «در رد و تمنای نوستالژی» در یوتیوب میتوانید پیدایش کنید.

پی نوشت 2: متن پر است از اطناب و شیطنت های شاعرانه که از اندوه قضیه بکاهد و یک جاهایی به نظرم اصلا ناقص می آمد ولی خب نامجو است دیگر.